برای دل خودم

شکسته تر از آنم که سنگ برداری و می دانم حقم هست تمام این شکستن ها ...نمی رنجم اگر گاهی تو هم یک سنگ برداری

برای دل خودم

شکسته تر از آنم که سنگ برداری و می دانم حقم هست تمام این شکستن ها ...نمی رنجم اگر گاهی تو هم یک سنگ برداری

حرفی نیست.............................................


حرفی نیست
 

چون راهی نیست
 

وقتی راهی نیست
 

خستگی نیست خستگی نباشد
 

درد نیست
 

درد نباشد آرزو نیست آرزو نباشد
 

امید نیست

نفس نیست

نفس نباشد ، آدمی نیست
 

آدمی نباشد ، زندگی نیست

زندگی نباشد عشق نیست

پس خوشحالم که راه هست

خسته میشوم درد میکشم

هدفی دارم من ، آرزوهای بزرگ

رسیدن تا سر کاج
 

تا اوج

پس هستم ، نفس میکشم

هنوز هم کمی ...

آری احساس میکنم که کمی آدمم !!!

زندگی دارم

عاشقم






یه دنیا دلم گرفته

یه دنیا دلم گرفته:


نمی دانم از فراق تو بنالم یا از غریبی خودم؟


نمی دانم تو را بخوانم که برگردی یا خودم را دعا کنم که بیایم


از این بسوزم که نیستی یا از این بنالم که چرا هستم؟


هیچ میگویی اسیری داشتی حالش چی شد؟


خسته ی من نیمه جانی داشتی احوالش چی شد؟


دلم تنگ است نمیدانم زتنهایی پناه آرم کدامین سوی


پریشان حالم و بی تاب می گریم وقلبم بی امان محتاج مهر توست

 

نمیدانی چه غمگین رهسپار لحظه های بی قرارم


من به دنبال تو همچون کودکی هستم


دلتنگی همیشه از ندیدن نیست


لحظه های دیدار با همه زیبایی گاه پر از دلتنگیست


که مبادا دیدار شیرین امروز خبر تلخ فردا باشد


برگرد

می خواهم عمرم را
با دست های مهربان تو اندازه بگیرم
برگرد!
باور کن
تقصیر من نبود
من فقط می خواستم
یک دل سیر برای تنهایی هایت گریه کنم
نمی دانستم گریه را دوست نداری
حالا هم هروقت بیایی
عزیز لحظه های تنهایی منی
اگر بیایی
من دلتنگی هایم را بهانه می کنم
تو هم دوری کسانی که دور نیستند
در راهند
رفته اند برای تاریکی هایت
یک اسمان خورشید بیاورند
یادت باشد
من اینجا
کنار همین رویاهای زودگذر
به انتظار امدن تو
خط های سفید جاده را می شمارم .

یکی هست

                 هـمـین کـه با مـنی یعـنی یکی هـست *  کـه مـن دلـتـنگـیاشـو دوسـت دارم


               کـسی کـه با سکـوتـش خـواب می شـم *  کـسی کـه مـن صداشـو دوسـت دارم


               چـقـدر خـوبه بـدونی یک نـفـر هـسـت *  کـه تـوو فـکـر تـو و فـردات بـاشـه


                   اگـه دنـیـا رو از دسـتـت بـگـیـرن  *  یکـی هـسـت کـه خـودش  دنـیـات  بـاشـه


                        نـباشـی فـرصت  آرامـش مــن *  دوبـاره  رو بـه یک  بـن بـست  می ره


                  نـبـاشی زنـده مـی مـونـم مــن ، امـا *  تـمام زنـدگـیـم از دسـت می ره

خدا.....

خدا گوید: تو ای زیباتر از خورشید زیبایم........


تو ای والاترین مهمان دنیایم............


بدان آغوش من بازاست...........


شروع کن یک قدم با تو............


تمام گامهای مانده اش با من!!!!!!!