راز این هستی چیست؟
ما چرا آمده ایم؟
کار ما نیست گذر از هستی
گذر از آدم ها
کار ما شاید پر کردن تنهایی یک دل تنها باشد؟
یادم نرود که: من تنها هستم... اما تنها من نیستم که تنها هستم
به شانه ام میزنی که تنهاییم را تکانده باشی؟
به چه دل خوش کرده ای ... تکاندن برف از شانه آدم برفی؟؟
گاهی مسیر جاده به بنبست میرود
گاهی تمام حادثه از دست میرود
گاهی همان کسی که دم از عقل میزند
در راه هوشیاری خود، مست میرود
برای ماهی با سه ثانیه حافظه تُنگ و دریا یکیست !
دست من و شما درد نکند که دل تنگ آدم ها را با یک عمر حافظه
توی تُنگ می اندازیم و برای ماهی ها دل می سوزانیم !
.
.
دلتنگی هایم را به رود اگر گویم میبرد با خود
حراسم از دریا و مرگ ماهی هاست …