باز باران بی ترانه باز باران با تمام بی کسیهای شبانه میخورد بر مرد تنها میچکد بر فرش خانه باز میآید صدای چک چک غم باز ماتم
من به پشت شیشه تنهایی افتاده نمیدانم، نمیفهمم کجای قطرههای بی کسی زیباست؟
شعر زیبایی بود.. اما کاش حال آدم هاا اینگونه نبود... ایامتون به شادی
اره ای کاش
ممنون از حضورت ...
دقیقاً مثل باریدن برف که میتونه برای ثروتمندان خاطرهانگیزترین روز را بسازه ولی برای کسی که تنپوش گرم و چکمه نداره بدترین لحظات را رقم میزنه
دقیقا همه چی بستگی به موقعیت داره
شعر زیبایی بود..
اما کاش حال آدم هاا اینگونه نبود...
ایامتون به شادی
اره ای کاش
ممنون از حضورت ...
دقیقاً مثل باریدن برف که میتونه برای ثروتمندان خاطرهانگیزترین روز را بسازه ولی برای کسی که تنپوش گرم و چکمه نداره بدترین لحظات را رقم میزنه
دقیقا همه چی بستگی به موقعیت داره