برای دل خودم

شکسته تر از آنم که سنگ برداری و می دانم حقم هست تمام این شکستن ها ...نمی رنجم اگر گاهی تو هم یک سنگ برداری

برای دل خودم

شکسته تر از آنم که سنگ برداری و می دانم حقم هست تمام این شکستن ها ...نمی رنجم اگر گاهی تو هم یک سنگ برداری

آنچه جان کند تنم ، عمر حسابش کردم

شب چو در بستم و مست از می نابش کردم
ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم

دیدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا
گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم

منزل مردم بیگانه چو شد خانه‌ی چشم
آن‌قدر گریه نمودم که خرابش کردم

شرح داغ دل پروانه چو گفتم با شمع
آتشی در دلش افکندم و آبش کردم

غرق خون بود و نمی‌مرد زحسرت فرهاد
خواندم افسانه‌ی شیرین و به خوابش کردم

دل که خونابه‌‌‌ی غم بود و جگر گوشه‌ی درد
بر سر آتش جور تو کبابش کردم

زندگی کردن من مردن تدریجی بود
آنچه جان کند تنم ، عمر حسابش کردم



فرخی یزدی

نظرات 4 + ارسال نظر
چشم بارونی چهارشنبه 17 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 16:55 http://hobaberoyaham.blogsky.com/

سَهـم مَن از دُنیـــا

نـَـداشتـــَن است ...

تـنهــا قَـدَم زَدن دَر پیــــآده رو هـا

و فکــر کــردن بـ ه کســی کــ ه

هیــچ وَقتــــ نَـبــود !

nazli یکشنبه 21 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 18:52 http://www.nazli-74.blogfa.com

خدایا کسی راکه قسمتمان نیست سر راهمان قرارنده تا شبهای دلتنگیش برای ما و روزهای خوشیش برای دیگری باش

nazli پنج‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 19:38 http://www.nazli-74.blogfa.com

چه خوش خیال بودم….
که همیشه فکر می کردم در قلب تو محکومم…….
به حبس ابد!!
به یکباره جا خوردم…..
وقتی زندانبان به یکباره بر سرم فریاد زد….
……هی…
تو….
آزادی!….
و صدای گام های غریبه ای که به سلول من می آمد...

چشم بارونی جمعه 26 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 19:30 http://hobaberoyaham.blogsky.com/

مردمانی هستند که می‌خواهند بدانند تو چه مرگــــتــــــ است ...
و وقتی بفهمند چه مرگــــتــ است ...
بهت می‌گویند بس کن ...
انرژی منفی نفرست ...
اینجاست که سکوتــــــــــــ معنا پیدا می کند ...
و تنهــــــــــــــــــــــ ـایی می شود تنها چاره ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد