برای دل خودم

شکسته تر از آنم که سنگ برداری و می دانم حقم هست تمام این شکستن ها ...نمی رنجم اگر گاهی تو هم یک سنگ برداری

برای دل خودم

شکسته تر از آنم که سنگ برداری و می دانم حقم هست تمام این شکستن ها ...نمی رنجم اگر گاهی تو هم یک سنگ برداری

می روی شاید فراموشت کنم

من پذیرفتم شکست خویش راپندهای عقل دور اندیش رامن پذیرفتم که عشق افسانه استاین دل درد آشنا دیوانه استمی روم شاید فراموشت کنمبا فراموشی هم آغوشت کنممی روم از رفتنم دل شاد باشاز عذاب دیدنم آزاد باشگرچه تو تنهاتراز ما می رویآرزو دارم ولی عاشق شویآرزو دارم بفهمی درد راتلخی برخوردهای سرد را
نظرات 4 + ارسال نظر
سپیدبال(خانم شیرزاد)! دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 22:25

سلام سرباز جان چطوری؟کم پیدایی!..اومده بودی مرخصی؟؟
دیگه چه خبر از خدمت؟
راستی این شعر چیه گذاشتی آدم ناراحت میشه!!
مراقب خودت باش سرباز گمنام...
بازم به ما سر بزن

سیاه خان سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 14:57 http://siahkhan.blogfa.com


سلام عمو مسعود.
خوبی تو؟
کدوم ایست بازرسی هستی؟
نزدیک بندر یا دوراهی رودان؟
خوشحال میشم بیای بندر ببینمت.
شمارتو برام بذار تا باهات تماس بگیرم.
منتظرم.
شعر زیبایی بود و از خوندنش لذت بردم.

مهسا پنج‌شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 15:00 http://deleasemooni.blogsky.com

خیلی قشنگ بود مسعودجان

ژیلانوس جمعه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:37 http://korbal20.persianblog.ir

سلام آقا مسعود گل ............ کجایی پسر ؟
خوشحالم که میتونی مطالب زیبایت را باز واسه بچه ها بذاری .
من فک کردم سربازی که رفتی دیگه نمیتونی بیای نت ......اما خوشحالم اومدی .....خیلی خوشحالم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد