آه بکش عزیزم
روزی که تا چشم کار می کند در ویلچر نشسته بادبادک
عشق من چه می تواند بکند برای تو ؟
به همین قانع باش که در کنار من آه بکشی عزیزم !
خرمگسهای اتاقت را می کشد عشق من
تنهایی خانه ات را وقتی که نیستی به جایت تحمل می کندعشق من
اما نخواه که از اکسیژن
یا کره ی زمین
تقاضاهای دیگری کند عشق من !
نمی شود جور دیگری زنده باشی
به همین قانع باش که در کنار من آه بکشی عزیزم !
سنگین بود
نتونستم هضمش کنم
خداوند هر یک از ما را قدری دوست دارد که گویی تنها یکی از ما وجود دارد...
.
.
.
.
دوست گلم با یه مطلب طنز آپم
[گل][گل][گل]
سلام خوبی؟
من واقعا شعرو نفهمیدم!!میشه یه کم توضیح بدی؟مهمه ها!!چون کم پیش اومده که من شعری رو نفهمم!!
سلام
دلم برات تنگ شده بود
من آپم...بیا نظراتم بگو
عجیب و جالب بود
موفق باشی
سلام
خوبی؟
کم پیدایی!!میدونم فصل امتحاناته اما چرا اینقدر دیر به دیر میای؟؟من هنوز منتظر تفسیر این شعرم!!
زیباست
منم اپم بیا
سلام بازم که تفسیر شعرو نگفتی!!خدایی شوخی نکردم!دلم میخواد معنیشو بدونم!!
سلام مسعود جان . خوبی؟
چیکار کردی؟ عضو شدی؟
مسعود جان! سلام
سلام
شما چرا نظرای منو تایید نمیکنین؟؟
سلام مسعود جان .
جالب بود شعرت .
این یعنی همون قناعت توتنگر کند مرد را ؟
من که قانع نیستم .
تو چی . هستی ؟
سلام برسون .
بای .