دست به دامان تو می شوم
برای آنکه تمام زمستان ها بهار شوند این روزها
دست به دامان تو می شوم
تا بکارت روح شادی ها خط نخورد
دست به دامان تو می شوم
تا امضای باران مهر تاییدی شود برای تولد رنگین کمان
دست به دامان تو می شوم ،
تویی که خوب می دانی از جنس خاکم و بی غرور برای تو و تو از جنس آسمانی و مهربان برای من
دست به دامان تو می شوم خالق من ، خالق ما ، خالق لحظه و ثانیه ی مهر ، خالق روز ، خالق ماه
دست به دامان تو می شوم که جز تویی نیست برای آنکه دستان محتاجم را در دست بگیرد و پیشانیم را ببوسد
و مرا دوست بدارد آسمانی، هرچند محبت من و ما از جنس ناب زمینی باشد
بعد می فهمیم که خیلی دیر شده !!!
خاطرم نیست تو از بارانی یا که از نسل نسیم
هرچه هستی،گذرا نیست هوایت،بویت
تو مرا یاد کنی یا نکنی ......من به یادت هستم