" آذر" باید بانویی باشد با گیسوان طلایی که هر روز و هر شب دامن نارنجیاش را میتکاند بر زمین تشنه
باران میبارد، برف میبارد، عشق میبارد... . . گاه طعم گس خرمالو را با شیرینی انار در هم میآمیزد و گاه لذت نیمکتنشینیهای عصرانه را با اندوه دوری و تلخی صبوری... . . حالا دوباره " آذر " مهمان دلهای ما و شماست بیایید عاشقانههای تازهای بسازیم برای خاطره بازی با واپسین فرزند پاییز !
سلام
متن زیبایی ست.
خورمالو رو دوس داری؟
سلام
سپاس فراوان
بله خیلی دوس دارم
دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
این همه رنگ قشنگ از کف دنیا برود
هر که معشوقه برانگیخت گوارایش باد
دل تنها به چه شوقی پی یلدا برود
گله هارابگذار!











ناله هارابس کن!
*روزگار گوش ندارد که تو هی شِکوه کنی!
زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگِ تو را
فرصتی نیست که صرف گله وناله شود!
تابجنبیم تمام است تمام!!
عشقت ، نباید اون کسی باشه که با زیباییش تو رو عاشق خودش کرده!
عشقت باید همون کسی باشه که تو پیش اون بتونی " خودت" باشی!
perfect
:


حیف که پاییز تموم شد
اما خرمالو همیشه جاودان میمونه
بله دقیقا





مرسی از حضورتون