برای دل خودم

شکسته تر از آنم که سنگ برداری و می دانم حقم هست تمام این شکستن ها ...نمی رنجم اگر گاهی تو هم یک سنگ برداری

برای دل خودم

شکسته تر از آنم که سنگ برداری و می دانم حقم هست تمام این شکستن ها ...نمی رنجم اگر گاهی تو هم یک سنگ برداری

برایم دعا کن

برایم دعا کن... اجابتش مهم نیست

نیاز من در آرامشی است که بدانم تو بیاد منی

...

فردا اگر بدون تو باید به سر شود
فرقی نمی کند شب من کی سحر شود

شمعی که در فراق بسوزد سزای اوست
بگذار عمر بی تو سراپا هدر شود

رنج فراق هست و امید وصال نیست
این هست و نیست کاش که زیر و زبر شود

رازی نهفته در پس حرفی نگفته است
مگذار درددل کنم و دردسر شود

ای زخمِ دلخراش لب از خون دل ببند
دیگر قرار نیست کسی باخبر شود

موسیقی سکوت صدایی شنیدنی است
بگذار گفتگو به زبان هنر شود..

اتفاق

من تمام زندگیمو صبر کردم تا یه اتفاقی بیفته

حالا فهمیدم که هیچ اتفاقی نمی‌افته ؛

یا این که این اتفاق افتاده و درست تو اون لحظه من چشمهام رو بسته بودم.


نمی‌دونم کدوم‌ بدتره. این که از دست داده باشمش

یا این که بدونم چیزی برای از دست دادن وجود نداشته ...



سقوط فرشتگان
تریسی شوالیه

سختی ها

سختی‌ها را جدی نگیر...!

اصلا بگذار از این همه خونسردی‌ات تعجب کند.

بگذار بداند تو بیدی نیستی که با این بادها بلرزی!

اصلا تا بوده این چنین بوده، سختی‌ها همین را می‌خواهند؛

می‌خواهند جدی بگیریشان، آن‌وقت دست بگذارند بیخ گلویت

و نگذارند آب خوش از گلویت پایین برود!

اما تو مثل همیشه آرام باش، مثل همیشه بخند

، سخت باش، اما سخت نگیر.

بگذار سختی با تمام وجودش احساس کند،

که هنوز هم کسی در این گوشه از دنیا، سخت تر از خودش پیدا می شود.

تو قوی باش... فقط همین!!

دلم تنگ است

دلم تنگ است ،

دلم تنگ است

دلم اندازه حجم قفس تنگ است

سکوت از کوچه لبریز است

صدایم خیس و بارانی است

نمی دانم

چرا در قلب من

پاییز

طولانی است



پ.ن : گلوله ای که من را کشت می خندید