برای دل خودم

شکسته تر از آنم که سنگ برداری و می دانم حقم هست تمام این شکستن ها ...نمی رنجم اگر گاهی تو هم یک سنگ برداری

برای دل خودم

شکسته تر از آنم که سنگ برداری و می دانم حقم هست تمام این شکستن ها ...نمی رنجم اگر گاهی تو هم یک سنگ برداری

ببخش که من عاشقت هستم...


در وجودم کسی هست به وسعت تو

که هر شب موهایش را شانه میزند

و هر شب یاد آخرین نگاه تو

آوار میشود بر تنهاییم، بر بی کسی این اتاقم

و من با خودم فکر میکنم

حریمِ کدامین خیال را شکسته ام

که اینگونه حقیقت میشوی در باورم؟

باور کنی یا نه، باشی یا نباشی

دوستت دارم

خودخواهیم را ببخش

ببخش که تو را به خواب میبینم

ببخش که واژه به واژه ی شعرم از تو داد میزند

ببخش که من عاشقت هستم...

دلــــــــــم برا روزایی که نمیشناختمت تنگ شده!!!


دلــــــــــم برا روزایی که نمیشناختمت تنگ شده!!!

روزایی که بهم میگفتیم شما!!!

روزایی که دسته همو نمیگرفتیم از خجالت!!!

روزایی که اگه میخواستیم بغله هم بشینیم یه وجب بینمون فاصله بود!!!

روزایی که اسمه همو بی دلیل صدا میکردیم تا اون (جانم) رو بشنویم!!!

روزایی که از یه ثانیه بعدمون خبر نداشتیم ولی برا چند ماهه بعدمون حرف میزدیم!!!

روزایی که از کجا تا کجا میرفتیم تا فقط چند دقیقه همو ببینیم!!!

روزایی که هرروز از هم میپرسیدیم چقدر دوسم داری؟؟؟ تنهام نمیذاری؟؟؟

روزایی که اسمه همدیگرو همه چی سیو میکردیم جز اسم خودمون!!!

روزایی ک تو بارون منتظرت بودم!!

روزایی کـــــــــه….. کاش هیچوقت نمیشناختیم همو!!!

من که باختم!!!

توام باختی؟!!

کی برده پس؟؟؟ این دنیای نامرد

به تو می‌رسم!!!

دلم دیگر به زندگی گرم نیست

مادر میگوید: باید کمی به خودت برسی


اما چگونه


وقتی که از هر طرف می‌روم


به تو می‌رسم!!!



حالا که نیستی...


حالا که نیستی بوسه هایم را نثار دیوار های اتاقم میکنم !

همان دیوارهایی که دستهایت را می چسباندی به آنها و . . . 

چشم هایت را می بستی و …

یادت میاد . . .